فصل شیدایی

.امام رضا (ع) : در شگفتم که چگونه کسی که دنیا را آزموده و تغییرات آن را به چشم خود دیده باز دل به دنیا می بندد

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کاوه» ثبت شده است

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۵۰ ب.ظ خــــــادم الشـــهدا
ما جنس نمی فروشیم...

ما جنس نمی فروشیم...

زن کە وارد مغازه شد چهره ی محمود در هم رفت. سرش را انداخت زیر، لبش داشت زیر دندانش هایش پاره می شد. هرچه زن می پرسید پسته کیلویی چند؟ جواب نمی داد. آخرش هم گفت: ما جنس نمی فروشم.

زن با عصبانیت گفت مگه دست خودته؟ پس چرا در مغازه ات را نمی بندی؟ همان طور کە سرش زیر بود گفت: هروقت حجابت را درست کردی بیا تا بەت جنس بدم.

 

شهید محمود کاوه

۱۵ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خــــــادم الشـــهدا
پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۳۴ ب.ظ خــــــادم الشـــهدا
3 خاطره زیبا از شهید محمود کاوه

3 خاطره زیبا از شهید محمود کاوه

دیر به دیر می آمد. اما تا پایش را می گذاشت توی خانه بگو بخندمان شروع می شد . خانه مان کوچک بود؛ گاهی صدایمان می رفت طبقه ی پایین.

ادامه مطلب...
۰۷ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خــــــادم الشـــهدا