یکی از شعار های عمده
دموکراسی در غرب، جدایی دین از سیاست است. این مطلب در نتیجه افراطی گری های کلیسا
اتفاق افتاد. تا جایی که نقش داشتن دین در سیاست را عامل فساد دانستند. این جریان
داشت گسترش پیدا می کرد که انقلاب اسلامی اتفاق افتاد.
تحریف قرآن
قرآن خودش می گوید که إنا نزّلنا الذّکر و إنا له لحافظون؛ اگر بنا بر کم و زیاد شدن قرآن باشد، به طور کل قرآن از اعتبار ساقط می شود یعنی روی هر آیه ای دست بذاریم و بخواهیم بر اساس آن استدلال کنیم، آن آیه هم بی اعتبار است. تحریف قرآن با حکمت و خاتمیت دین اسلام در تضاد است. براساس حکمت خداوند چون این کتاب را به عنوان شیوه نامه زندگی ما فرستاده است، حکم می کند که تا قیامت، هیچ اختلافی در آن راه نیابد.
عصمت پیامبر؛ شرط اصلی اطاعت مطلق است. اما اگر پیامبر معصوم نبود ما می توانستیم از قرآن اطاعت نکنیم. چون در آن صورت می گفتیم که این آیه را پیامبر اشتباهی نقل کرده است.
در حکومت دیکتاتوری هم تصویب قوانین و هم اجرای آن ها برعهده یک نفر است. یک دوره ای بیشتر کشور های دنیا زیر سلطه ی دیکتاتور ها و پادشاه های گوناگون بود. تا زمانی که انقلاب فرانسه اتفاق افتاد و به تدریج حکومت های دموکراسی بر سر کار آمدند. دموکراسی به معنی حکومت مردم بر مردم است. چرا باید یک کسی بیاید برای دیگران تصمیم بگیرد؟ چرا یک نفر باید سلیقه خودش را بر بقیه اعمال کند؟ خود مردم حق دارند بریا خودشان تصمیم بگیرند. بعضی از کشور ها رئیس جمهور را مردم تعیین می کنند و بعضی جاها به صورت مستقیم نیست. چیزی به عنوان دموکراسی واقعی در دنیا نداریم. بیشتر افرادی که به عنوان نماینده مردم تعیین می کنند، به کانون های ثروت یا قدرت وابستگی دارند. از طرفی این کانون ها از نماینده انتخاب شده در آینده انتظاراتی خواهند داشت.
یکی از شعار های عمده دموکراسی در غرب، جدایی دین از سیاست است. این مطلب در نتیجه افراطی گری های کلیسا اتفاق افتاد. تا جایی که نقش داشتن دین در سیاست را عامل فساد دانستند. این جریان داشت گسترش پیدا می کرد که انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. امام جمهوری اسلامی را آورد. تاکید هم کردند، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر. در حالی که برخی می گفتند جمهوری دموکراتیک اسلامی. و یک مدل حکومتی جدید به دنبال حرکت شیخ فضل الله نوری و میرزارضا کرمانی و... به ثمر نشست.
در زمان غیبت وظیفه ما زمینه سازی برای ظهور است. باید در حد توانمان زمینه ای را ایجاد کنیم که امکان تربیت دینی را فراهم کند. در زمان شاه هیئت ها و مساجد با محدودیت های زیادی روبه رو بودند. رشد معنوی در یک کشور لاییک مثل ترکیه با مشکل رو به رو می شود.
قسمت زیادی از مسائل دینی ما در حوزه اجتماعی است. استدلالی که امام در بحث ولایت فقیه دارند م یگوید که دستورات اجتماعی اسلام در غالبی جز حکومت اسلامی قابلیت اجرا نخواهند داشت.
حکومت امام زمان، حکومت ولایی است. چون علمشان متصل به علم الهی است، احتمال خطا در ایشان نیست. احکام را خودشان بیان می کنند، خودشان اجرا میکنند و خودشان هم جزا و پاداش می دهند. قوه مقننه و قوه قضاییه نقشی در حکومت مطلقه ولایی ایشان ندارند.
دورهمی خوابگاهی ها
دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی مالک اشتر اصفهان