اگر معرفت نسبت به محرومیت ها و احساس یتیمی و احساس عقب افتادگی در ما ایجاد شود، قطعا ظهور اتفاق می افتد.
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اللهم انّا نشکو الیک فقد نبیّنا و غیبة ولیّنا، و شدّة الزمان علینا، و وقوع الفتن بنا، و تظاهر الاعداء و کثرة عدوّنا و قلّة عددنا.
خرم آن روز که آن دلبر جانان آید درد هجران رود و چاره و درمان آید
در ارتباط با دوران غیبت آنچه از ما خواسته شده، اولا سعادت و خیر و خوشبختی و بالاترین خیر برای انسان این است که بتواند در محضر امام زمانش بایستد و حضور ایشان را درک کند. اما متاسفانه به دلیل نمک نشناسی بشر، از حضور امام محروم شده ایم. بعد از یازده امامی که آمدند و در حقشان ظلم شد و ظالمانه به شهادت رسیدند، خداوند آخرین ذخیره خودش را غائب از نظر ها قرار داد و دوران غیبت ایشان اتفاق افتاد. این طور مقدر شده است که هر ملتی، مردم هر عصری، بتوانند زمینه های معرفتی لازم را در خودشان و در مردم عصر خودشان فراهم کنند، این امر مبارک برایشان اتفاق می افتد و توفیق درک ایام حضور و ظهور امام عصر را می توانند درک کنند.
بنابراین از وظایف جدی که فرموده اند باعث ایجاد فرج و گشایش برای انسان می وشد و به عنوان افضل اعمال از آن یاد شده است، دعای برای فرج هست.
مقام معظم رهبری فرموده اند که انتظار فرج این بی عملی نیست. عمل است. چون گفته اند افضل اعمال است. این طور نیست که ما بنشینیم و هیچ کاری نداشته بایشم تا ظهور اتفاق بیفتد یا فقط دعا کنیم.
این عمل باید چه باشد؟ با شناختن عوامل غیبت می توانیم به این درک برسیم. اشتیاق خداوند و حضرت ولی عصر، بریا ظهور، بیش از خود ماست. چون در حضور ایشان ما به رشد و شکوفایی می رسیم. آن ها بنابراین میلشان به حضور بیش از خود ماست. اگر مانعی هست به خود ما بر می گردد دلیل محرومیت ما از ایشان این است که مردم هیچ شناختی به امام و جایگاه امام و تاثیر امام و مقام امام و نیاز به امام و ضرورت حضور ایشان، نداشتند. چون این آگاهی را نداشتند، پس یا کاری به امام نداشتند یا برای کارهای دم دستی شان از ایشان استفاده می کردند. نه برای این که ائمه صراط مستقیم هستند.
اگر معرفت اتفاق بیفتد، حرکتی در ما ایجاد می کند. اگر معرفت ها نسبت به خودمان، نسبت به محرومیت ها و احساس یتیمی و احساس عقب افتادگی در ما ایجاد شود، قطعا ظهور اتفاق می افتد.
ظهور دو گونه است. یک ظهور شخصی و یک ظهور عام. در این دوران غیبت خیلی ها محضر امام زمان رسیدند. خیلی ها آنقدر برایشان این ظهور اتفاق افتاد که مثل کارهای روزمره شان شده بود. مثل سید کریم پینه دوز، مثل علامه بحر العلوم. این ارتباط عادی نبود ولی به خاطر زمینه هایی که داشتند، به محضر امام می رسیدند. این لطف الهی وجود دارد که اگر کسی این زمینه را در خودش ایجاد کرد، این ظهور برایش اتفاق می افتد. پیامبر فرموده اند که اهل بیت مثل قرآن هستند؛ همانطور که قرآن را غیر از مطهرون نمی فهمند، اهل بیت را هم هرکسی هرچقدر سنخیت داشته باشد، این زمینه را در خودش فراهم کرده است. چون طبق آیه تطهیر، آن ها طهارت محض هستند و هیچ ناپاکی در آن ها راه ندارد.
اگر کسی به سمت ظهور فردی حرکت کند و خودسازی کند، شعاع افراد اطراف خودش را هم تحت تاثیر قرار می دهد. بزرگانی از جمله آقای دولابی، بهاءالدینی ، آیت الله بهجت و... این ها به اندازه طهارت خودشان، دیگران را هم تحت تاثیر قرار می دادند. هرچقدر این شعاع بیشتر باشد، به تدریج زمینه های ظهور عام هم اتفاق خواهد افتاد.
اولین معیار سربازان حضرت حجت، طهارت آن هاست. کسی به این طهارت نمی رسد مگر وظایفش را درست انجام دهد. همه اجزاء عالم وظیفه دارند به اندازه ای که از نعمت ها متنعم می شوند، وظایفشان را هم درست انجام دهند. همه بزرگانی که به حضور امام رسیدند، در شغلی که داشتند، کارشان را درست انجام دادند.
در ایام غیبت اگر قرار باشد زمینه ساز ظهور باشیم، باید هرکس با تفکر و تامل، ضرورت حضور امام و نیاز به ایشان را درک کند، بعد با طهارت به سمت ایشان حرکت کند. اگر تعداد این افراد به حد لازم برسد، ظهور عمومی اتفاق می افتد. در غیر این صورت حداقل خود ما از حضور ایشان بهره مند خواهیم شد.
حجت الاسلام والمسلمین عباس آبادی
30 آبان ماه 97
دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی مالک اشتر اصفهان